سفارش تبلیغ
صبا ویژن







روحانیت وخطر بزرگ پیش رو
روحانیت در ایران در مقاطعی خاص و سرنوشت ساز مدافع ارزش های اصیل اسلام و مامنی در برابر قلدران زمانه گردیده است مشخصه اصلی روحانیت در ایران به ویژه در حیات سیاسی و اجتماعی معاصرش که تقریبا حرکت آن با سید جمال الدین اسد آبادی ومیرزای شیرازی
آغاز و با روحانیون درگیر در قضیه مشروطه تداوم ونهایت امر با فعالیت های مستمر سیاسی و  اجتماعی میرزای جنگلی و مدرس وکاشانی و نواب صفوی و آیت الله بروجردی دستاوردهای خود را به صورت گنجینه ای بی بدیل از حدود یک قرن فعالیت مستمر سیاسی و اجتماعی و فرهنگی به عنوان سنگ بنای حرکت امام راحل عظیم الشان در سال 42 میگردد
سرمایه ای که برای اثبات حقانیت خود شیخ فضل الله را بر چوبه دار داشت ونواب را در جوخه تیرباران ومدرسی داشت که شاید بیش از دیگران الهام بخش پیرو مراد جماران نشینمان بود
رو حانی در شهر های سنتی ایران کسی بود که مادر مارا بر پدرمان حلال کرده بود روز های دوشنبه هر هفته چه با مستمع وچه بدون مستمع در یکی از شبستان های خانه ذکر مصیبت حسین میکردو البته حضور او درکنار اعضای خانواده را بارها در حین خوردن ناهار آب گوشت تجربه کرده بودیم
شوخی کردن هایش را با بزرگ خانواده وهنر بیانش در ذکر مطالب طنز که گاهی اشک های آدمی را از شدت خنده سرازیر میکردو در غالب سوژه های طنزش خودش را سوژه میکرد
در مراسم روضه بار ها او را دیده بودیم که پای سماور بزرگ هیئت نشسته وخودش چایی میریزد
درصبح  عاشورا هم در حمام عمومی با لنگی قرمز سر تا پایش را مانند بقیه در عزای حسین گل میگرفت وبیشتر از دیگران بر سر و صورتش میزداعضای خانواده وقتی با بزرگ خانواده کدورت داشتند حکم حکم او بودو البته این حکم لزوما به نفع ریش سفید خانواده نبود
بعد از ظهرها غالبا به تمام بازاریان شهر یکی یکی سر میزد
در سال 42 فیلم سخنرانی امام را بار ها باید دیدبه گریه حضار دقت کنید
وقتی میگوید به داد اسلام برسید!
حس مخاطبینش مثل این استکه رسول الله بر کرسی خطابه مدینه و در آستانه نبرد احد چنین فریادی را سر داده است!
می خواهم بگویم که حوادث ماههای اخیر نگرانمان میکند
مراجع قم در چند ماه اخیر مطالبی گفتند غالب این مطالب هم تند و احساسی بودند اما نه کسی گریست نه کسی کفن پوشیدونه کسی مرده باد و زنده بادگفت !
مستمعین فقط شنیدند و دیدند و رد شدند!
دلیل عمده این مطلب این است که روحانیون عزیز مدتهاست که جایشان در کنار سفره آبگوشت خانواده ایرانی خالیست
مدتهاست که اداره مراسم عزای حسین در شبستان خانه را به مداحان سپرده اند
مدتهاست که هنر خنداندن مردم را فراموش کرده اند
این خطر بزرگ را روحانیت جدی بگیرد قبل از این که به سراغ مجرم بگردد که چرا دختر ایرانی بی حیایی میکند کمی هم از خود بپرسد که من در این راه چه کرده ام؟
خیلی خنک است که بعداز سی و دوسال تازه به دیوار جدا ساز برسیم

پس تا حالا چه میکردیم؟
تا اوچه خواهد...
والسلام



  • کلمات کلیدی :

  • نوشته شده توسط :کیومرث کاتوزی::نظرات دیگران [ نظر]
    کلیه ی حقوق این وبلاگ متعلق به نویسندگان آن می باشد
    گروه فناوری اطلاعات آن لاین تکنولوژی